برای پاک بودن زیادی هرزه ام....
دستانم از دستان B.F خالی ...
جای سیگار نداشته بر لب دهن کجی میکند
واین خماری شراب ندیده ، تمام بیداری شبانه ام را تضمین میکند.
Tel های نداده ...
چشمک های نزده....
مگر اینها اثبات پاک بودن نیست ؟
سرم از بی دردی درد میکند
عادت به قرص خواب ندارم....
رختخوابم گرم است اما....
هوای پرسه زدن چیز دیگری ست .
من هرزه ی پرسه زدن در کوچه ی نیازهایم هستم .
توبه ای در کار نیست .
خمار همین گشتت های شبانه ام ،
جایی که صدای شکستن استخوانهای خوشبختی
در تنگنای آغوشم شنیده میشود .
در خیالاتم شاید...
جایی برای خود بودن بیابم .
همان جایی که پاکی ام را از دست میدهم...
می نوشم به سلامتی هیچ کس ....
و مست میشوم به عشق هیچ .
اینجا خودم هستم....
و این یعنی خودارضایی .
من و خیالاتم...
میخواهیم خوش باشیم ....
اگر چه ما را هرزه پلاک زنند .
نظرات شما عزیزان:
سنگ صبور 
ساعت16:25---3 خرداد 1391
سلام
اهل سر سری خوندن نیستم واسه همین همیشه برای هر مطلبی که میخونم نظر میدم
نگی عجب پر حرفه
اقتضای کارمه حرف زدن
زندگی یعنی پلاک داشتن و زندگی بدون پلاک یعنی تنهایی
گاهی پلاک حقیقته وجودته و گاهیی برداشته دیگران از وجودت
چشمکهای نزده تو اون وقت نشان پاکی و سنده پاکی توست که خریداره سنده کسی باشه که شاهده همه سربزیری ها و تل های نداده و خالی بودن دستت از دستانه بی معرفتانه فرصت طلبی است که به اختصار بی اف مینامیم
سربلند و پیروز باشی
پاسخ:
من دنبال خریدار نیستم. زندگی بر محور خود.یه هدف عجیب
متشکر که میخونی . من دنبال مخاطبم و تو یکی از با معرفت هایی
نفيس 
ساعت13:12---31 ارديبهشت 1391
هيم هيم هي هي آه
وب قشنگ وجالبي داري تبريک بهترين.
پاسخ:
متشکر
فاطمه(مستم) 
ساعت11:51---12 ارديبهشت 1391
سلام
چقدر شبیه حال من است... این هرزگی خیالات... دوستش دارم
در پناه مولا علی
پاسخ:
خوشحالم که حرف دلت بود
مریم(سکوت) 
ساعت9:23---29 فروردين 1391
سپیده 
ساعت9:01---27 فروردين 1391
سلام مرسی که سر زدی
من تو را میخواهم تو مرا میفهمی و همین ساه ترین قصه ی یک انسان است